پسرم سهند

سهند پسرم متولد دیماه ۱۳۹۹

دو ماهگی و واکسن

سهند دوماهش که شد موعد واکسنش رسید بردن به خانه بهداشت نزدیک خونشون و اولین واکسنش رو زد و وزن و قدش هم ثبت شد. سهند ۶۰ سانتی متر شده بود و وزنش هم ۶ کیلو بود. مامان بهش می گفت ساندویچ ۶۰ سانتی من.  موقع واکسن یکمی گریه کرد اما زود آروم شد. بعدش هم اگر چه یکم قرمز شده بود و درد می کرد با استامینوفن و کمپرس خیلی بهتر شد. نزدیک عید بود. هوا بهاری بود و مامان بابا هنوز سهند کوچولو رو با کاپشن کرمی رنگ خوشگلش که طرح خرسای کوچولو داشت جابجا می کردن.  کم کم عید نوروز داشت می رسید که مامان و بابای سهند تصمیم گرفتن برن خونه خودشون. پس دقیقا روز قبل از عید به خونه خودشون رفتن خونه رو تند تند تمیز کردن و سفره هفت سین رو آماده کردن.&...
7 مرداد 1400

یک ماهگی

سهند کوچولو یه ماهش که شد قشنگ نگاه می کرد حتی کم کم بانگاهش چیزها رو دنبال می کرد. نسبت به موقع تولدش خیلی خوب وزن گرفته بود. خیلی قشنگ هم قد کشیده بود.  لباسای نوزادیش کم کم داشت براش تنگ می شد.پوشکش هم کم کم داشت می شد پوشک شماره ۲. یه روزایی خیلی گریه می کرد و کولیک اذیتش می کرد. یه روزایی هم خوب بود و خیلی گریه نمی کرد.  مامان و بابای سهند اونو روی شکم راه می بردن تا دل دردش خوب بشه. مامانش شب ها که بیدارش می کرد تا شیرش بره کلی براش دعا وآیت الکرسی می خوند.  سهند لباسای نوزادی قشنگی داشت که مامان بزرگش ( مامانیش ) براش گرفته بود. یه ست نوزادی جوجه داشت‌. یه ست هاپو داشت. یه ست داشت که روش نوشته بود smile fo...
7 مرداد 1400

بیرون رفتن سهند

سهند اولین بار پنج روزگی از خونه با مامان باباش اومد بیرون. مامان سهند خیلی می ترسید که سهند کوچولو رو بیرون ببره چون خیلی کوچولو بود. با مامان و بابا رفت دکتر. اون موقع سهند زردی داشت.دکتر معاینه ش کرد و گفت زردیش زیاد نیست و فقط اگر بیشتر شد آزمایش بده. بعد سهند سوار بر کریر اومد تو ماشین و دوباره برگشتن خونه.  روز ششم تولد قرار بود سهند رو ببرن بهداشت برای غربالگری تیروئید. مامانی سهند اومد لباس سهند رو عوض کنه که دید عه‌... بند ناف سهند کوچولو افتاد. همه خیلی خوشحال شدن که بند نافش افتاده.    لباس پوشوندنش و رفتن بهداشت محله شون. غربالگری شو با سوزنی که به کف پای سهند زدن انجام شد. سهند کوچولو یکم گریه ک...
3 مرداد 1400

مامانی

سهند کوچولوی من یه مامان بزرگ خیلی مهربون داره. قبل از اینکه سهند به این دنیا بیاد کلی لباس خوشگل، کالسکه خوشگل، تخت و گهواره خوشگل، سرویس تخت خواب و آغوشی و بشقاب و لیوان و پستونک و شیشه شیر و خلاصه هر چی که فکرشو بکنی برای سهند کوچولو گرفت. اومد خونه مامان و بابا و اتاق سهند رو دیزاین کرد با یه لوستر قشنگ و استیکرای خوشگل خرس زمستونی ( چون سهند تو زمستون به دنیا اومد) و تخت خواب با ملحفه و پتو بالش آبی آسمانی‌.  مامان بزرگ سهند خونه خودش رو هم با استیکر و بادکنک تزیین کرد تا سهند کوچولو بیاد خونه. روزیکه مامان سهند و بایای سهند و سهند کوچولو از بیمارستان رفتن خونه مامانی دیدن کلی بادکنک آبی و استیکر بچه آبی تو خونه بود . سهند ...
3 مرداد 1400
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پسرم سهند می باشد